آموزش برنامه نویسی php در ubuntu 12.04
بعد از نصب لینوکس و ذوق کردن برای صفحه ی دسکتاپش و دشواری کار با خط فرمانش ( البته برای بعضی ها .... با خودم بودم
) نوبت می رسه به زیبا ترین قسمت کار یعنی برنامه نویسی ! توی این پست می خوایم با php برنامه نویسی کنیم. اما اولش باید یه سری مقدمات فراهم بشه . ببین تو ویندوز برای برنامه نویسی php نیاز به یه ویرایشگر متنی مثل notepad++ و یه سرور مجازی برای اجرای برنامه ها مثل Easy php یا Xampp و حالا Mysql برای پایگاه داده برنامه ها که بستگی به برنامه ایی که نوشتی داره .
ما دقیقا همین کار رو تو لینوکس هم انجام می دیم . که به طور مختصر به این ها LAMP می گن.
1- نصب Apache 2 : برای نصب این نرم افزار کافیه اولا به اینترنت متصل باشی (وا !!! اینو که خودمون می دونستیم
) بعد این دستور رو تو خط فرمان تایپ میکنی :
sudo apt-get install apache 2
برای اینکه مطمئن بشی درست نصبش کردی کافیه مرورگر تو باز کنی و localhost رو تو آدرس بارش تایپ کنی اگه یه صفحه باز شد که نوشته بود : It works! درست نصب شده نگران نباش ! ![]()
2- نصب php5 :
sudo apt-get install php5
3- نصب mysql :
sudo apt-get install mysql-server

حالا دیگه همه چی آماده ست !! اگه بری تو gedit یه برنامه بنویسی باید این برنامه رو داخل پوشه ی www ذخیره کنی. ببین دوتا نکته هست : 1- اگه تو یوزر ریشه نباشی روی پوشه ی www از var یه قفل می بینی و نمی تونی این فایلتو اونجا ذخیره کنی ! 2- تو یوزر روت هستی اما باز فایلت ذخیره نمی شه در این صورت این دستور رو تایپ کن :
sudo chmod a+rw /var/www
این دستور باعث می شه تمام مجوز ها برداشته بشه و بتونی فایلتو ذخیره کنی !
اما ما حالا فرض می کنیم که تو داخل یوزر روت هستی و می خوای برنامه نویسی کنی به روش زیر انجام بده !!
sudo -i
ورود به یوزر روت
sudo gedit/var/www/test.php
یه فایل ساختی به نام test باپسوند php و ذخیره اش کردی داخل var/www . حالا صفحه ی gedit باز می شه و تو برنامه تو می نویسی و ذخیره می کنی . بعد مرور گر تو باز کن و تو آدرس بارش بنویس :
localhost/test.php
و اجرای برنامه تو ببین ... موفق باشی . ![]()
اکثر ما موفقیت را قله ای دور از دسترس می بینیم و این گاهی باعث می شود هیچ تمایلی به سعی و تلاش از خود نشان ندهیم. چرا سختی بکشیم وقتی به هر حال این راه طی می شود و به پایان می رسد؟ این تصور از پیروزی اشتباه و مهلک است. اینشتین روز و شب تلاش کرد و بر کاستی ها و مسائل علم فیزیک غلبه کرد اما نه یک شبه! هدفی غایی در ذهن داشت و می دانست با هر گامی که به جلو بر می دارد یک قدم به آن چه در ذهنش دارد نزدیکتر می شود. کار کوچکی که در یک زمان محدود انجام می دهی شاید به نظر بزرگ و مهم نرسد اما بدان که در مقیاس بزرگتر حرکتی است کوچک در مسیری طولانی به سوی هدفی بزرگ !